من غدیری ام
#به_قلم_خودم #غدیری_ام #علیا_ولی_الله چند روزیست که دلم یک جای خلوت میخواهد و خیالی آرام تا بنویسم از آنچه قلبم را به تلاطم انداخته. بنویسم از شوق و هیجانی که دارم. از روزی بگویم که در آن مدال خادمی گرفتم و آرزویم این است تا روزی که زنده ام این خدمت را از من دریغ نکنند.
سال گذشته بود که با حرفی از بزرگواری دلم از این رو به آن رو شد. اشکم جاری شد و با همسرم تصمیم گرفتیم که عید غدیر یک احسان کوچکی بدهیم؛ در حد توان ، هر چه که بود و داشتیم. با خود گفتیم مگر عید الله الاکبر نیست؟ مگر قلب زمین و زمان شاد نیست؟ پس این شادی را فریاد بزنیم.نشان بدهیم. دیدیم همه حرف از محرم و غم تنهایی سیدالشهدا میزنند. کمی فکر کردیم و دیدیم که حسین بن علی چرا تنها ماند و چرا آنگونه مظلوم شد؟مگر غدیر شروع امامت نبود؟پس چگونه از یاد ها رفت و مردمان نفهمیدند که حسین پسر علی ست. همان که پیغمبر خدا سه روز حاجیان را برای معرفی اش در گرمای سوزان مکه نگاه داشت تا بگوید این علی و اولادش راهنمایان شمایند.مبادا از ایشان جدا شوید که گمراه خواهید شد.سخن از عاشورا بود ولی غدیر نه! همه جا غم محرم و خیمه گاه و قتله گاه بود ولی غدیر نه! یادمان نبود که عاشورا از فراموشی غدیر به وقوع پیوست. گفتیم خب کاری کنیم. دور هم جمع شدن و هدیه های زیبا برای بچه ها و بسته های غذا بهانه ای شد که ذره ای غدیر را بزرگ بداریم.و ما شروع کردیم.حالا از آن شروع طلایی تنها یکسال میگذرد و من با ورود ماه پر برکت ذی حجه هر روز که به هجدهم این ماه نزدیکتر میشویم بی قرار تر میشوم. بی قرار تر از همیشه. بی تاب تر و مشتاق تر که باز خادمی کنم.و در این راه مبلغ غدیر باشم.حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب که درود خدا و تمام هستی بر او باد حکومت بر دلها دارد و ما موظفیم ایشان را به همه معرفی کنیم.چه خوب که از غدیر شروع کنیم. با طعامی و یا هدیه ای…. حتی اگر عروس و دامادی را پاگشا میکنیم در غدیر باشد. عیادت بیمار یا خرید لباسهایمان در غدیر و برای غدیر باشد.من یقین دارم و به این باور رسیدم که هر که بر سر این چشمه ی رحمت و امید بنشیند و طلب کند سیرابش میکنند… به امید روزهایی که همه مان مبلغ غدیر باشیم. هر چند با کارهای به ظاهر کم و کوچک!
حتی آب و چای و صبحانه و ناهار و شام روز غدیر را به نیت احسان برای مولایمان امیرالمومنین تهیه کنیم و توفیق خدمت و نوکری بیشتر و بهتر را برای سالهای بعد، از ایشان طلب کنیم.
یادمان باشد با فراموشی غدیر، و غریب و مهجور ماندنش کربلای دیگری نسازیم!
یا علی
سمیرا چوبداری