نور خواهی مستعد نور شو
تا وجود آدمی مستعد پذیرش نور نشود ،هر گونه تابشی همچون تابش خورشید به تعبیر مولی متقیان بی اثر است و تا تزکیه و تهذیب وجود آدمی و قلب و دل او را مهیا و مصفا نکند ،تربیت عایق است و ابتر
آن روزها که هنوز طلبه نبودم ،دلم می خواست تا تحولی نو در من به وجود آید تا از خود به خدا برسم یادم می آید بزرگ فکر می کردم ولی هیچ وقت یارای بزرگ شدن را در خود نمی دیدم چون فکر می کردم مرا معلمی و مکتبی باید تا ریشه ای و بنیادی ایمانم را رشد دهد و آن را بیشتر از همه جا در حوزه جستجو می کردم تا این که خدا برمن نظر افکند و من قدم در این وادی سبز گذاشتم و خود را رسما سرباز امام زمان (عج الله )و شاگرد امام محمد باقر (علیه السلام )نامیدم و در انتظار نور در وادی عشق آمدن تحولی نورا به نظاره نشستم
به خود که آمدم سالی گذشته بود و من در خود هیچ نیافتم ،برخی از حوزویان را آن گونه که می پنداشتم ندیدم و به قول بچه های تشکلی مورد انظباطی هم دیده شد
شیطان کارش را کرد ناامیدی برمن چیره شد و به جای یگانگی ،بیگانگی سراسر وجودم را احاطه کرد .معلم سرسختی است تجربه ،قبل از این که درس بدهد امتحان می گیرد و
من
عجولانه با پیش داوری در انتظار معجزه وقت هایم را سوزاندم (ان القلوب اقبالا و ادبارا…)
آری سا ل های زیادی نیست که در حوزه ام اما تجربه ام از تازه واردها کمی بیشتر است طلا و مس که یادتان هست فیلم زیبای آرش معیریان ،داستان همان طلبه سیدی که به دنبال خودسازی و اخلاق در حوزه از این حجره به آن حجره می دوید و خدا معلم را در خانه اش گذاشته بود همان زهراالساداتی که نه به خاطر بیماریش بلکه به خاطر همسر و فرزندانش شرمنده و غصه دار بود
ای کاش من طلبه هم می فهمیدم که در طلب چه چیزی آمده ام و منتظرم تا چه کسی مرا ازپیله ام بیرون آورد
آیا باید ضعف ها را به دیگران نسبت بدهم ویا خدا را به خاطر اسباب و وسیله هایی که برسر راهم گذاشته است شاکر باشم و از آن ها تا می توانم یاری بگیرم
توصیه ام به سال اولی ها بیشتر است مانند من زمان رااز دست ندهید مانند آن طلبه در جستجوی اخلاق از در ودیوار حوزه نباشیم آن فقط یک وسیله است زهرا السادات خود را در خود بیابیم .یادمان باشد امروز اولین روز از بقیه ی عمر ماست منتظر معجزه نباشیم و هرگز جز برای خدا کاری نکنیم موحد که شوی خدا هست و دیگر هیچ
هیچ گاه دچار غرور نشویم برگ ها وقتی می ریزند که فکر می کنند طلا شده اند .
اوضع العلم ما وقف علی السان و ارفعه ما ظهر فی الجوارح و الارکان
سطحی ترین درجه دانش آن است که در حد گفتار باشد و رفیع ترین درجه آن چیزی است که در جوارح و ارکان ظاهر شود .
به قلم تبرایی