اولیاءخدا
بسم الله الرحمن الرحیم
از آنجا که شرح حال اولیاء خدا باعث بیداری از خواب غفلت می شود هر از گاهی مختصری از زندگینامه یک ولی خدا تقدیم می شود
حبیببنمظاهر اسدی، پیرترین و بزرگترین یار امام حسین (ع) در کربلا بعد از بنیهاشم است. این پیر پاک پارسای پاکباز، از اصحاب رسول اکرم (ص)، یاور خاص امیر مؤمنان (ع) و امام حسن مجتبی (ع) بوده است
بنابراین حبیب از جمله کسانی است که به فیض دیدار پنج امام معصوم، نائل آمده است. چهرهاش زیبا و جمال معنوی او به حد کمال رسیده بود.
حبیب مردی عابد و پارسا بود. تقوی و حدود الهی را رعایت میکرد. حافظ کل قرآن کریم بود، و هر شب به نیایش و عبادت خدا میپرداخت.
او حلال و حرام الهی را رعایت مینمود. زندگی پاک و سادهای داشت. آن قدر به دنیا بیرغبت بود و زهد را، سرمشق زندگی خود قرار داده بود، که هر چقدر به او پیشنهاد امان و پول فراوان شد; نپذیرفت، و گفت: «ما نزد رسول خدا (ص) عذری نداریم که زنده باشیم، و فرزند رسول خدا (ص) را مظلومانه به قتل برسانند
حبیب بن مظاهر این پیرمرد عارف و آگاه، مصمم بود که به هر قیمتی شده، خود را به کاروان کربلا برساند; شب به راه میافتاد و روز استراحت میکرد تا در بند ماموران «ابن زیاد» اسیر نشود. سرانجام روز هفتم ماه محرم، در کربلا، به کاروان امام حسین (ع) پیوست
او، عاشق شهادت بود. دلش برای شهادت میتپید. شب عاشورا را به عبادت و مناجات با معبود خویش مشغول بود، و لحظه شماری میکرد تا روز عاشورا فرا رسد و در رکاب مولا و سرور خویش، شربت شهادت را بنوشد
بالاخره، نوبت جان فشانی فرا رسید. آن مجاهد پیر و عاشق که روحیهای جوان و شاداب داشت; با شمشیری بران به میان سپاه دشمن نفوذ کرده، آنان را از دم تیغ میگذراند. و این گونه رجز میخواند
من حبیب، پسر مظاهر، زمانی که آتش جنگ برافروخته شود، یکه سوار میدان جنگم، شما گرچه از نظر نیرو و نفر از ما بیشترید، لیکن ما از شما مقاومتر و وفادارتریم، حجت و دلیل ما برتر، منطق ما آشکارتر است و از شما پرهیزکارتر و استوارتریم.
حبیب بن مظاهر، با آن سن زیاد همچون یک قهرمان شمشیر میزد، و ۶۲ نفر از افراد دشمن را به درک واصل کرد
تشنگی و خستگی بر او چیره شده بود، ناگهان، در این هنگام «بدیل بن مریم عقفانی» به او حمله کرد و با شمشیری بر فرق او زد، دیگری با سر نیزه به او حمله کرد، تا اینکه حبیب از اسب بر زمین افتاد، محاسن او با خون سرش خضاب شد. سپس «بدیل بن مریم» سر مطهرش را از تن جدا کرد.
شهادت این پیر عاشق، بر یاران امام (ع) و خود امام (ع) بسیار گران بود. حضرت خود را به بالین او رسانید. چنان شهادت «حبیب» در امام اثر گذاشته بود که فرمود
«احتسب نفسی و حماة اصحابی پاداش خود و یاران حامی خود را، از خدای تعالی انتظار میبرم. ای حبیب! مردی با فضیلت بودی که در یک شب قرآن را ختم میکردی
درسی که از تاریخ زندگی این صحابی و یار دلاور امام حسین(ع) می توان گرفت در چند سظر به طور خلاصه بیان می کنم
چرا افرادی همانند «حبیب » تا آخرین قطره خون از حریم ولایت دفاع می کنند و تمام هستی خود را، در راه هدفشان، نثار می نمایند؟ علت این است که
افراد امثال حبیب، عاشق حقیقی و واقعی اهل بیت (علیهم السلام) بوده اند، اراده آنها تنها زبانی نبود; بلکه سعی می کردند در عقیده و افکار، اخلاق، بینش سیاسی، زندگی فردی و اجتماعی به گونه ای رفتار نمایند که ائمه (علیهم السلام) دستور داده اند.
خداوند ما را جزء دوستداران اهل بیت (علیهم السلام) قرار دهدان شاءالله
انتخاب مطلب تبرایی