حوزه علمیه باقرالعلوم (علیه السلام) شهرقدس-تهران

  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 
  • ورود 

حریم دوست

21 آبان 1397 توسط حوزه علمیه باقرالعلوم علیه السلام

اینم یه داستان قشنگ دیگه تقدیم شما:

سعید جوانی که تازه وارد محله صفا  شده بود و با این که سن و سال کمی داشت ولی با رفتار شایسته ای که از خود نشان داده بود توانسته بود جایی در مردم محل باز کند , همه اهل محل او را دوستداشته و به او احترام می گذاشتند . در یکی از نخستین روزهای زمستان مادر نفس زنان وارد خانه شد و به او گفت : پسرم پدرت که سالها در زندان بود فردا آزاد می شود سعید که از شنیدن این خبرشادی و مسرت تمام وجودش را فراگرفته بود به همراه مادر آماده استقبال از پدر شد . پدر که به علت ورشکستگی مالیچند سالی  را در زندان سپری کرده بود . در این سالها خیلی شکسته بود . او که شرمسار کوتاهی های خود نسبت به همسرو فرزندش در این سالها بود تصمیم داشت هر چه سریعتر شغلی برای خود پیدا کرده تا بتواند هر چند اندک جبران این سالها را بکند . در یکی از روزها که سعید به همراه پدرش بیرون رفته بود یکی از افراد محل که از قضا قبلا ًدر شرکت پدر سعید کار می کرد  پدر سعید را دید و شناخت و به اهل محل گفت : مردم  جوانی که امین و امانتدار محل است فرزند کسی است که مال مردم می خورد . حاج آقا رفیع که بزرگ محل بود نگاهی به پدر سعید که از خجالت در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود سر به زیر افکنده بود نگاهی کرد و به آن فرد گفت : مرد مومن تو امروز دلی را شکستی که جایگاه خدا و حریم کبریا بود خدایی که ازگذشته و حال انسان باخبر است هرگز نشده است راز بنده ای را برملا سازد و عیب او را آشکار .این بنده خدا دراین سالها تاوان گناه خود راپس داده است . تو امروز حرمت چیزی را شکستی که ارزش آن با تمام دنیا برابری می کند و اعمال نیک خود را با شکستن حریم دوست بر باد مده آن فرد با شرمساری از پدر سعید دلجویی کرد .

 

 آزاده جهان تیغ

 

 

 

 

 

 

 

 نظر دهید »

فاطمه جان ، مادر مهربانی سلام...

21 بهمن 1396 توسط حوزه علمیه باقرالعلوم علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

فاطمه جان روز گار بدی شده است،آنقدر بد  که دیگر کمتر کسی برای چادرت ارزش قائل است؛ ارزش که هیچ حتی  روزگار به جایی رسیده که ما را به خاطر حفظ و ارزشمند نمودن ارثیه شما به تمسخر می کشند?

مادر هستی! آنقدر از روزگار گله مندم که حال خراب مرا می بینی !!!?

خودت میبینی که با گل نرگست چه میکنند؟

میبینی غروب های جمعه چقدر دلگیر است؟

دلگیر بودن ما شیعیان بابت چیست؟ 

بابت گناهان زیاد ؟!یا بابت گناهان زیادمان یا بابت شکستن دل مهدی فاطمه؟؟؟?

هزاران سال است که از میان ما رفته ای وبه معبود خود رسیده ای ، اما هنوز هم نام فاطمه(س) با دلهایمان بد بازی میکند?

هنوز هم مظلومیت تو را میتوان دید?

انگار هنوز هم پا به پای مظلومیت  علی اشک میریزی?

بی بی جان ! بوی یاسی که  همه جا می‌پیچد ، دلم  را روانه قبر بی نشانت میکند…?

همه میگویند عجب صبری داشت زینب…این درست اما صبر تو چیز دیگری بود… این همه مصیبت ؛ داغ مادر ، داغ جان گداز پدر ،فدک فدک فدک!  غم مظلومیت مولا ، تنهایئش و بیشتر از همه دست و پای بسته مولا میان کوچه …یا شاید فریادهای از عمق جان مولا از فرط تنهایی وبی کسی اش در چاه…?

راستی بی بی جانم یک سوال؟ گریه های شبانه تو سوزناک تر بود یا گریه های مولا در نخلستان؟؟؟

 اما وایی از آن وقت که تو رفتی ؛علی ماند و تنهایی اش …علی ماند تنها تر از همیشه …

ما هیچ یک نمیتوانیم درک کنیم آن شب تاریک بر علی و فرزندانش چه گذشت???

شنیده ام که مولا ۴ قبر کند تا دست هیچ مزدوری به تو نرسد، اما یادت میاید به مولا چه گفتند؟ گفتند که غسل و کفن مولا صحیح نیست? ما باید خودمان دختر پیامبر را غسل کنیم??

 آن لعنتی ها دستور نبش قبر دادند وآنجا بود که مولایم  علی (ع)  خییلی محکم واستوار فریادی حیدری سر داد که هر گز چنین اجازه ای نمیدهم که نبش قبر کنید?

که همه از ترس در جای خود خشکشان زد وجرأت نکردند حتی یه یکی از قبر هااا نزدیک شوند?

مولا جان کاش این فریاد را زودتر سر می دادی? 

وهنوز که هنوز است جایت بی نشان و مخفیست?

 بی بی جان خدا میداند که چه قدر دلم برایت تنگ است … کاش میشد مرا هم به آن سرزمینی که مملو از بوی توست دفوت میکردی??

مادر عزیزم دوستت دارم ؛روایت داریم که هر کسحب فاطمه در دلش باشد می تواند اورا مادر خطاب کند? زیرا او مادر تمام هستیست ❤️

 دلنوشته خانم سمیرا سلگی

 1 نظر

من.منتظر

08 بهمن 1396 توسط حوزه علمیه باقرالعلوم علیه السلام

منتظردریک لغت آیدبچشمم آشنا،?انتظارآشنایی دارم از توآشنا،?مه ندیده رخ ندیده دل به جان ولب رسیده،?از چه رواین آشنایی ای غریب دلربا؟? -ازازل مُهرِمَحَبَت برجبین خاکْ حک شد☘هرکه سر برخاک ،آری ،باملائک بافلک شد? هم نوایی رازداری نام مولاقطعه خوانی? ،عاشقی رادرپس شب پشت مولاوترخوانی☔️،  ،منتظرمولاندیده هاءهجران راکشیده ، ? هاءهم ، ای منتظر تونه ،ولی آقاکشیده???????

شعر از شهر بانو.شابلاغی

 نظر دهید »

عمل عجیب و غیرمنتظره حضرت مسیح(ع) برای آموزش تواضع به علما

05 دی 1396 توسط حوزه علمیه باقرالعلوم علیه السلام

​

?عیسی علیه السلام به حواریین گفت: «من خواهش و حاجتی دارم، اگر قول می‌دهید آن را برآورید بگویم». حواریین گفتند: «هرچه امر کنی اطاعت می‌کنیم». عیسی از جا حرکت کرد و پاهای یکایک آنها را شست. حواریین در خود احساس ناراحتی می‌کردند، ولی چون قول داده بودند خواهش عیسی را بپذیرند تسلیم شدند و عیسی پای همه را شست. همین‌که کار به انجام رسید، حواریین گفتند: «تو معلم ما هستی، شایسته این بود که ما پای تو را می‌شستیم نه تو پای ما را».

?عیسی فرمود: «این کار را کردم برای اینکه به شما بفهمانم که از همه مردم سزاوارتر به اینکه خدمت مردم را به عهده بگیرد «عالم» است. این کار را کردم تا تواضع کرده باشم و شما درس تواضع را فرا گیرید و بعد از من که عهده‌دار تعلیم و ارشاد مردم می‌شوید راه و روش خود را تواضع و خدمت خلق قرار دهید. اساسا حکمت در زمینه تواضع رشد می‌کند نه در زمینه تکبر، همان گونه که گیاه در زمین نرم دشت می‌روید نه در زمین سخت کوهستان».

? استاد مطهری، داستان راستان، ج۱، ص۲۳۴-۲۳۳

#گزیده_کتاب

با تشکر از طلبه عزیز خانم فهیمه السادات موسوی?

 1 نظر

درانتظار گل نرگس...

28 آذر 1396 توسط حوزه علمیه باقرالعلوم علیه السلام

باز این جمعه هم امد ومن باحسرت جاده تنهایی دلم رامی نگرم

و همچنان در انتظار قاصدكی نشسته ام كه قرار است خبر از گامهای تو را براي من بياورد،

 گام های سبزو استوار و دستهای پر زمهرت را.

 آه اگر بيايي، چشمهايم که هیچ با تمام وجودم  سنگفرش راهت خواهم شد…

و آنگاه که تو مي آيی ،در هر قدمت 

 نهالی از عاطفه خواهی كاشت و  کبوتریی از کبوتران مانده در قفس را آزاد خواهي كرد.

آری تو می آیی…

وبا آمدنت روی هر درخت پر شكوه لانه اي  مملواز اميدو آرامش،برای كبوتران غريبت خواهي ساخت.

 وبا آن صداي  متین وطنین اندازت، بغض مانده در حبس فضا را می شكافی.

فضای بغض آلودی كه قلب پرندگان را از هر شاخه درختش آويزان كرده است.

تو با آن دستهای مهربانت بر قلبهای شقايق ها رنگ سبز اميد خواهي زد

ومن همچنان در انتظارت هستم ای گل نرگس …

به قلم طلبه عزیز خانم سلگی 

 1 نظر
  • 1
  • 2
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

حوزه علمیه باقرالعلوم (علیه السلام) شهرقدس-تهران

حوزه علمیه خواهران باقرالعلوم 02146811686---02146826520

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اخبار حوزه
  • ادبی
  • امام خمینی
  • برزخ
  • بسیج طلاب
  • بصیرت
  • بیانات آقا
  • تبلیغ
  • تربیتی
  • حجاب
  • خانواده
  • دفاع مقدس
  • دل نوشته
  • رسول اکرم
  • سیاسی
  • شهدا
  • طلبه نوشت
  • علماء
  • علمی
  • فاطمیه
  • فرهنگی
  • قرآن
  • ماه رمضان
  • محرم
  • مطلب
  • مطلب
  • معاد
  • معصومین
  • مناسبات
  • مهدویت
  • نشریه
  • نهج البلاغه
  • پژوهش

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار

  • امروز: 112
  • دیروز: 239
  • 7 روز قبل: 733
  • 1 ماه قبل: 7169
  • کل بازدیدها: 328384

کاربران آنلاین

  • قیاسی
  • سامیه بانو
  • زفاک
  • امیرِعباس(حسین علیه السلام)

رتبه

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس