حوزه علمیه باقرالعلوم (علیه السلام) شهرقدس-تهران

  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 
  • ورود 

ویژگی های انسان عاقل

10 دی 1399 توسط حوزه علمیه باقرالعلوم علیه السلام

 

پای درس استاد

استاد یوسفی

کلاس اخلاق کادر حوزه علمیه باقرالعلوم (علیه السلام )

مورخ 99/10/6

هر کس این نعمت بزرگ الهی- یعنی عقل- را در زندگی خویش بکار گیرد، به سعادت دنیا و آخرت دست یافته است و آنها که عقل را چراغ راه زندگی خود قرار نداده‌اند، بجز بدبختی و هلاکت نصیبی حاصل‌شان نخواهد شد.

عاقلان و خردمندان دارای نشانه‌هایی هستند که با کمک گرفتن از آیات الهی و احادیث ائمه‌طاهرین (علیهم‌السلام ) به ذکر برخی از آنها می‌پردازیم.
۱- به پند و نصیحت ناصحان گوش فرا می‌دهد
یکی از نشانه‌های بارز اهل خرد اینست که، به پند و نصیحت ناصحان گوش فرا می‌دهند. خداوند حکیم در قرآن کریمش می‌فرماید: وما یذکر الا اولوا الباب (بقره -269) کسانی که خود‌رأی و خودسر هستند و به حرف احدی به غیراز خود توجه نمی‌کنند این افراد، خردمند نیستند و عاقبتشان به جز دوزخ نخواهد بود: و قالوا لو کنا نسمع او نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر و گفتند: اگر می‌شنیدیم و تعقل می‌کردیم از اصحاب دوزخ نبودیم. (ملک- 10)
۲- کسی که عاقل است دین‌دار نیز هست.
امام علی‌‌(ع) فرمودند: دیندار نیست، کسی که خردمند نباشد. (میزان الحکمه، ج8، ص 3881) تنها عاقلان هستند که به دستورات حضرت حق و انبیاء و اوصیای آنها گوش فرا داده، به دنیا به چشم مزرعه‌ای برای آخرت می‌نگرند و تنها به خوشی زودگذر دنیا دل خوش نمی‌دارند؛ بلکه با کمک گرفتن از عقل خود، به فرامین شارع مقدس گوش جان می‌دهند و اینان مؤمن حقیقی‌اند.
امام علی‌(ع) در حکمت ۴۲۱ نهج‌البلاغه می‌فرمایند: عقل تو را کفایت کند که راه گمراهی را از رستگاری نشانت دهد. لذا مؤمنان با کمک گرفتن از عقل خویش راه‌های گمراهی را شناخته و از آن فاصله می‌گیرند و تنها در مسیر صراط مستقیم گام بر می‌دارند.
۳- عاقلان، کمال طلبند.
امام علی‌(ع) فرمودند: العاقل یطلب الکمال، الجاهل یطلب المال. خردمند، جویای کمال است و نادان، جویای مال. (همان، ص 3891) عده‌ای از مردم تصور می‌کنند هر کس با هر شرایطی به جمع‌کردن مال بپردازد و در فاصله زمانی اندک صاحب اموال فراوان شود، او انسان عاقلی است؛ در حالی که در فرهنگ اسلامی به چنین کسی عاقل نمی‌گویند بلکه به فرموده امام علی‌(ع) عاقل آن کسی است که به‌دنبال کمالات گشته و خود را به آنها ملبس می‌کند. مثلا ً از بین علم و ثروت، عاقل کسب علم را انتخاب کرده، بجای حرص در مال، نسبت به علم حریص است و به اندازه رفع نیاز به کسب و کار می‌پردازد و بجای زراندوزی، اموال اضافی خود را صرف تولید و سودرساندن به جامعه و اعضاء آن می‌کند.
۴- قول و فعل عاقل یکی است.
امام علی‌(ع) می‌فرمایند: العاقل من صدق اقواله افعاله، خردمند کسی است که کردارهایش گفتارهای او را تصدیق کند. (همان) عاقل اهل حرافی نیست بلکه پیش از گفتن برای دیگران، به آنچه می‌داند و باور دارد عمل می‌کند؛ به بیان دیگر قول و عمل او هر دو دارای یک چهره‌اند !
۵- زبان عاقل در بند و تحت کنترل است.
امام علی‌(ع): العاقل من عقل لسانه خردمند کسی است که، زبان خود را در بند کشد.
بسیاری از بدبختیها و مشکلات، از عدم کنترل زبان است؛ چرا که اکثر مردم قبل از اینکه خوب فکر کنند حرف می‌زنند، به همین خاطر است که بیشتر مردم از غالب گفته هایشان پشیمانند و ‌ای کاش قضیه به همین جا ختم می‌شد؛ چه گرفتاریها، جدایی‌ها، کشمکش‌ها، و …. که به‌خاطر عدم کنترل زبان، نصیب انسان می‌ شود

 نظر دهید »

دیدار جمعی از طلاب و دانشجویان با امام جمعه شهرستان قدس

01 دی 1399 توسط حوزه علمیه باقرالعلوم علیه السلام



?مورخ99/9/27 به مناسبت شهادت ایت الله دکتر مفتح (روز وحدت حوزه و دانشگاه) جمعی از طلاب و دانشجویان با امام جمعه شهرستان قدس دیدار و گفتگو کردند.

✳️حجت الاسلام و المسلمین جوکار، امام جمعه شهرستان قدس در ارتباط با وجه وحدت حوزه و دانشگاه بیان کرد: رسالت مشترکی که باید روی آن سرمایه‌گذاری کنیم حرکت به سمت قوی‌تر شدن هست.

✳️وی افزود: در گام دوم انقلاب اسلامی، باید قوی عمل کنیم و باید با هم باشیم و برای این امر مهم، وحدت راهکار قوی شدن است.

✳️امام جمعه شهرستان قدس ادامه داد: اگر می‌خواهیم تحول‌آفرین باشیم و حوزه و دانشگاه در جامعه اثرگذار باشند و نتیجه کار تحولی آنها دیده شود، باید با هم باشند.

✳️وی بیان کرد: جهان در ایام کرونا به اهمیت و نیازمندی علم و دین پی برد و همه دنیا خصوصاً کشور ما، به این نتیجه رسیدند که علم منهای دین کارایی ندارد.

✳️حجت الاسلام جوکار تاکید کرد: باهم بودن یک ضرورت و یک راهبرد برای رسیدن به هدف است و امروز آن چیزی که خشم و نفرت برای دشمن ایجاد می‌کند، اقتدار و قدرت ماست.

✳️وی ادامه داد: در دهه شصت مسئولین برای کشور اقتدار آفرین بودند و امروز دانشمندان اقتدار آفرین هستند.

✳️امام جمعه شهرستان قدس با اشاره به اینکه قدرت، قوت و اقتدار ایران اسلامی موجب خشمگین شدن دشمن شده است، گفت: در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی برای قوی تر شدن به هفت فصل اشاره شده و دو هدف را دنبال می کند که آن هم آماده سازی جهان برای ظهور و ایجاد تمدن اسلامی است که سه شرط هم دارد و ابتدا باید خود سازی و توجه به خود، جامعه پردازی و تمدن سازی را مد نظر داشت.

✳️وی با اشاره به فرمایش حضرت امام خامنه ای مدظله العالی خاطر نشان کرد: باید در مرحله اول از جوان مومن انقلابی استفاده شود تا با اسلامی شدن دولت، جامعه اسلامی شکل گرفته و ایران الگویی برای جامعه جهانی و تمدن سازی شود.

✳️حجت الاسلام و المسلمین جوکار یادآور شد: حوزه و دانشگاه و یا به عبارتی دانشجو و طلبه دو رکن مهم در تحقق گام دوم انقلاب اسلامی هستند.

✳️وی بیان کرد: تشکیل گروه های علمی و پژوهشی و استفاده از ظرفیت های حوزه و دانشگاه یکی از راه کارهای مشترک است که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد

✳️امام جمعه شهرستان قدس تصریح کرد: تشکیل گروه‌های جهادی مشترک از حوزه و دانشگاه، طرح شجره طیبه صالحین، استفاده از دروس و اساتید یکدیگر، ایجاد تریبون آزاد،و کرسی های آزاد اندیشی، تولید محتوای مشترک و اقدام مشترک طلاب و دانشجویان از نکات مهمی است که می بایست مورد توجه قرار گیرد.

دراین دیدار ،علاوه بر طلاب ،مدیرحوزه علمیه باقرالعلوم (علیه السلام )سرکارخانم سلیمان پور و استادگرانقدر خانم یوسفی و معاون پژوهش خانم نادری نیز حضور داشتند و به بیان دیدگاها و نقطه نظرات خود پرداختند .

 

 نظر دهید »

روش‌های تقویت دین‌باوری در جوانان

22 آذر 1399 توسط حوزه علمیه باقرالعلوم علیه السلام

 

مهم‌ترین این روش‌ها، عبارت‌اند از:
۱. تقویت بينش دینی
در ابتدا باید گفت: اغلب رفتارها، نگرش‌ها و جهت‌گیرهای نسنجیده و نادرست افراد، در نادانی و کم‌اطلاعی آنها ریشه دارد و یکی از عوامل اصلی ضعف باورهای دینی در جوانان، جهل به دین است. بنا به فرمایش پیامبر گرامی اسلام(ص)، جهل، از ریشه‌های عصیان نیز هست و فرقی ندارد که جوان از چه موقعیت اجتماعی و یا جذابیت ظاهری برخوردار باشد.[۲] از این روایت، می‌توان نتیجه گرفت کسی که از فرمان خداوند سرپیچی می‌کند، در زمره جاهل‌ترین افراد است؛ حتی اگر عالی‌ترین مدارک علمی را از بهترین دانشگاه‌ها دریافت کرده، یا در بهترین منصب‌ها و موقعیت‌ها قرار داشته باشد.

از دیگر عوامل ضعف باورهای دینی جوانان، مواجهه با شبهات است. پرسشگری و یافتن پاسخ مناسب، به‌ویژه در مسیر دین‌باوری، برای جوانان امری پسندیده است و اقتضای روحیه آنان و پلکان ترقی آنهاست؛ اما باقی‌ماندن در شبهات دینی، جوان را از حرکت در مسیر الهی باز می‌دارد؛ چنان‌که امام علی(ع) می‌فرماید:
«عَلِّمُوا صِبْيَانَكُمْ‏ مِنْ‏ عِلْمِنَا مَا يَنْفَعُهُمُ‏ اللَّهُ‏ بِهِ لَا تَغْلِبْ عَلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ بِرَأْيِهَا؛[۳] به کودکان خود آن مقدار از دانش ما که به‏حال آنان مفید است، تعلیم دهید تا اندیشه و نظر مُرجئه[۴] بر آنان غالب نگردد.»

نمونه‌هايي از جهل جوانان معاصر
جهان مدرن، جوان را با پرسش‌های بسیاری درباره دین مواجه ساخته است. پیشرفت‌های صنعتی و تمدن مادی در مغرب‌زمین، عقب‌ماندگی تاریخی مسلمانان، نظریات مادی‌انگارانه اندیشمندان غربی، ترجمه گسترده این اندیشه‌ها در کشورهای اسلامی، به‌ویژه ایران و نیز رشد نویسندگان غرب‌زده، از جمله عواملی است که در بحران فکری جوانان اثرگذار بوده است. به‌تدریج نگرش خرافی به دین، نگاه مادی به جهان و پذیرش اجمالی آن در بین جمع کثیری از جوانان حاصل شده است. برای تقویت دین‌باوری، لازم است هریک از این موانع، شناسایی و برطرف شوند.

متأسفانه، معمولاً جوانان دین را با عزلت، ترک شادی‎ها، لذّت‌ستیزی و بیتوته در تاریک‎خانه غم، معادل می‎شمارند و التزام به باور دینی را ملازم افسردگی و دل‎مردگی می‎پندارند. چشم‌انداز بسیاری از جوانان ما از دین، نه آیین زندگی، بلکه مرام مردگی است.
گاهی دین به‌گونه‎ای تصویر می‎شود که گویی متدین واقعی، ستمگری ظالم، خشن، تک‎بعدی، تمامیت‎خواه، سلطه‎جو، حامی و مروج خشم و نفرت، قهر و خشونت و یا قتل و غارت است. این سخنی است که دشمنان ما در سراسر جهان آن را تبلیغ کرده، به جوانان تفهیم می‎کنند.

برخی نیز در تبیین باورهای دینی، چنان تصویر سختی از آن می‎سازند که ناامیدی مخاطبان را در پی دارد؛ درحالی‌که روش آموزگاران نخستین دین چنین نبوده است؛ برای مثال، زمانی که ‏پیامبر۹، تصمیم گرفت امیر مؤمنان۷ و معاذ را برای آموزش دین روانه یمن ‏سازد، به ایشان فرمود:
«يَسِّرُوا وَلَا تُعَسِّرُوا وَبَشِّرُوا وَلَا تُنَفِّرُوا؛[۵] بروید و مردم را مژده و بشارت دهید و آنان را از خود مرانید. امور دینی را بر آنان آسان بگیرید؛ نه سخت و دشوار.»

اسلام برخلاف پاره‎ای ادیان ساختگی، سرکوبی خواسته‎های طبیعی مانند تغذیه، تفریح و ارضای غرایز جنسی را هدف قرار نداده است؛ بلکه فقط آنها را کنترل می‎کند تا به اهداف برتر آدمیان صدمه وارد نیاید؛ «ما يُريدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلكِنْ يُريدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ؛[۶] خداوند نمی‎خواهد برای شما تنگنا و رنج قرا دهد؛ ولی می‎خواهد شما را پاک کند و نعمتش را بر شما کامل گرداند.»
بنابراین، زبان بیان آموزه‎های اسلام به جوانان نیز باید به‌گونه‎ای قابل هضم و پذیرفتنی باشد و به‌تدریج از آسان به مشکل سیر کند.

دشمن‌شناسي
از آنجا که دشمنان اسلام آثار رشد دینی را در جامعه اسلامی مشاهده کرده، برای سلطه خود احساس خطر کرده‌اند، تضعیف باورهای دینی جوانان را هدف قرار داده‌اند و سال‌هاست که تلاش گسترده‌ای را در این مسیر آغاز نموده‌اند. رهبر معظم انقلاب نیز بارها این امر را مورد تأکید قرار داده و به جایگاه و ابعاد جنگ نرم دشمن پرداخته است.[۷]
در اعطای بینش صحیح به جوانان، توجه به زمان و فرهنگ جامعه و سنّ مخاطب، مهم است. حضرت علی(ع) می‌فرماید: «لا تَقسِروا اَولادَكُم عَلى آدابِكُم، فَاِنَّهُم مَخلوقونَ لِزَمانٍ غَيرِ زَمانِكُم؛[۸] فرزندانتان را بر آداب خود تربیت نکنید؛ چراکه آنها برای [آینده و] زمانی غیر از زمان شما آفریده شده‌اند.»

والدینی که به تربیت باورهای دینی فرزندان خود اهتمامی ندارند و فقط به تأمین امور مادی آنان می‌اندیشند، از نظر پیامبر اکرم(ص) منفور هستند؛ چنان‌که در روایتی آمده است رسول اکرم (ص) به بعضى کودکان نظر افکند و فرمود:
«وَيْلٌ‏ لِأَوْلَادِ آخِرِ الزَّمَانِ‏ مِنْ‏ آبَائِهِمْ‏ فَقِيلَ‏ يَا رَسُولَ‏ اللَّهِ‏ مِنْ‏ آبَائِهِمُ‏ الْمُشْرِكِينَ‏ فَقَالَ‏ لَا مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِينَ لَا يُعَلِّمُونَهُمْ شَيْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَإِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَرَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ يَسِيرٍ مِنَ الدُّنْيَا فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِي‏ءٌ وَهُمْ مِنِّي بِرَاءٌ؛[۹] واى به فرزندان آخرالزمان، به جهت [بی‌‌توجهی و] روش ناپسند پدرانشان! عرض شد: ای رسول خدا! از پدران مشرک آنها؟ فرمودند: نه؛ بلکه از پدران مسلمان آنان که هیچ‌یک از واجبات احکام دینى را به فرزندان خود نمى‏آموزند و هرگاه فرزندانشان در صدد تعلیم مسائل دینى باشند، آنان را از این امر باز مى‌دارند و به ناچیزى از امور مادى درباره آنان قانع هستند. من از این قبیل مردم برى و بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.»

در این روایت، والدینی که فرزندان خود را از فراگیری دین منع می‌کنند، مورد نفرت پیامبر(ص)دانسته شده‌اند. بدون شک، کسانی که ماهواره تهیه می‌کنند و خواسته یا ناخواسته موانع تربیت دینی فرزندان خود را فراهم می‌کنند، از مصادیق این روایت شریف هستند. دلسوزان و متولیان امر تربیت، باید والدین را از ابعاد تأثیرگذاری منفی فضای مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای بر تربیت دینی فرزندان آگاه سازند.
معرفی دشمنان اسلام و عملکرد گذشته و حال آنها، جوان را بیدار نموده، از فعالیت‌های تبلیغی دشمنان بیزار می‌سازد؛ برای مثال، اگر رابرت مرداک، صهیونیست سرمایه‌دار و اسلام‌ستیز که دشمنی خود را با اسلام بارها آشکار کرده و هدایت‌کننده بخش بسیاری از شبکه‌های پُرمخاطب ماهواره‌ای است، به‌درستی به نسل نو معرفی شود، نوع نگاه مردم به این شبکه‌ها تغییر می‌یابد.

امروزه، دشمن در خانواده‌ها نفوذ گسترده‌ای یافته است. نمونه‌ای از این نفوذ، حضور شبکه‌های ماهواره‌ای در خانه‌هاست که به طور مستقیم و غیرمستقیم، باورهای اسلامی را آماج حمله خویش قرار داده است.
کانال‌های ماهواره‌ای مانند: من و تو، فارسی‌وان و بی‌بی‌سی فارسی، نقشه‌هایی دقیق راه تخریب بنیان‌های دینی جوانان را پیش گرفته‌اند. آنها به روش‌های مختلف مانند تبلیغ سبک زندگی غربی، تقویت گرایش به غرب، تلقین خرافه‌انگاری دین و ضدّ پیشرفت و تمدن بودن آن و نیز شکستن نگاه تقدس‌گرا به آموزه‌های دین، این هدف را دنبال می‌کنند. ماهواره، درون خانه حضور دارد و مانند مهمانی پُر رفت‌وآمد است که در دل فرزندان و اعضای خانواده جا باز کرده و همه به او گوش می‌دهند. خرید ماهواره برای منزل، مثل این است که شما یکی فردی بسیار خوش‌سخن، جذاب، شوخ طبع و برخوردار از توانایی بالای تأثیر، ‌اما فاسد و منحرف را به منزل خود دعوت کنید که ماه‌ها یا سال‌ها با اعضای خانواده شما زندگی کند و با آنها محشور باشد.

هم‌اکنون انبوهی از فیلم‌ها و سریال‌ها، امور خرافی و موهوم از قبیل: جادوگری، کهانت، پیشگویی و ارتباط با ارواح را به‌گونه‌ای پُررنگ مطرح می‌کنند و خواسته یا ناخواسته امور وحیانی را هم‌ردیف آنها قرار می‌دهند.
این شبکه‌ها از یک سو، اعتقادات و باورهای فرزندان ما را نشانه گرفته‌اند و بر نوع اندیشه و جهان‌بینی آنها اثر سوء می‌گذارند و از سوی دیگر، گرایش‌ها و امیال آنان را به سوی لذات مادی و حیوانی سوق می‌دهند و به دنبال آن، رفتار و عادات آنها را بر اساس این نوع فکر و گرایش هدایت می‌کنند.

تلقین شبهات و خرافه‌انگاری دین در ماهواره‌ها، به شکل‌های مختلفی انجام می‌شود: گاه مستقیم توسط مجری یا کارشناس مطرح می‌شود، گاه از طریق گفت‌وگو با مردمی که اعتقاد به دین ندارند بیان می‌شود، گاه توسط بازیگران فیلم‌ها در حین فیلم یا سریال توسط چهره محبوب و مثبت فیلم تلقین می‌شود، گاه نیز به‌وسیله سایر چهره‌هایی که توسط تلویزیون محبوب می‌گردند مانند پزشک، کارشناس و یا ورزشکار القا می‌شود. در موارد متعددی در خلال انواع برنامه‌های خود، با بی‌اعتنایی عملی به آموزه‌های دینی جرئت گناه را در جوان تقویت می‌کنند، فساد جنسی را ترویج می‌نمایند، برای پسران دوست‌دختر نداشتن و برای دختران دوست‌پسر نداشتن را عیب، ضعف و نشانه عقب‌ماندگی جلوه می‌دهند و با شکستن قبح گناه، تکرار آن و عادی جلوه دادن آن، باورهای جوانان را متزلزل می‌سازند.

خرافه‌انگاری که توسط ابزارهای تبلیغی دشمنان القا می‌شود، بر دو نوع است: گاهی اصل دین را خرافه تلقی می‌کنند و گاهی آموزه‌هایی خاص مانند: حجاب، عزاداری، زیارت مشاهد مشرفه، یا عبادتی خاص را. امروزه، آنچه بیشتر شیوع دارد، خرافه‌انگاری بخشی از دین است که زمینه‌ساز نگاه منفی به کل دین می‌شود.
جوان نیز آمادگی روانی برای پذیرش این تلقینات و تبلیغات غیرمستقیم را دارد؛ زیرا انسان میل به آزادی افسارگسیخته و ارضای بی‌حدّ و مرز امیال حیوانی را دارد و به دنبال راه‌های توجیه یا به قول روان‌شناسان مکانیزم‌های دفاعی است که آنچه می‌خواهد، انجام دهد و دچار عذاب وجدان هم نشود.

۲. الگودهي
از راه‌های مؤثر تقویت دین‌باوری نسل نو، روش الگویی است. الگو، در لغت به معنای: سرمشق، مقتدا، مثال و نمونه است.[۱۰] در قرآن واژه «اسوه» به کار رفته و به معنای حالتی است که انسان هنگام پیروی از غیر پیدا می‌کند[۱۱] و نیز به معنای اقتدا و پیروی است.[۱۲]
جوان در صدد یافتن الگوهایی بشری است که گویای ثمره عمل به دین باشند. برای نسل نو ارائه آموزه‎هایی بدون مصادیق مجسّم و موفق و کمال‌یافته، چون نظریاتی انتزاعی است که با جهان آدمی بی‌ارتباط است. در روش الگودهی، نمونه عینی انسان دین‌باور، مستقیم یا غیرمستقیم به جوان عرضه می‌شود تا جوان امکان تحقق دین‌داری و ثمرات آن را مشاهده کند و بتواند از او پیروی نماید.

گفتنی است که ماهواره‌ها نیز با استفاده از این روش در مسیر تضعیف باورهای دینی حرکت می‌کنند. الگوهای ضدّ دینی را برای جوانان محبوب می‌سازند. نقش برتر، برجسته و موفق در فیلم‌ها و سریال‌های خود را به شخصیت‌های دین‌ستیز می‌دهند. علاوه بر اینکه محتوای فیلم‌ها نیز چهره‌ای منفی از الگوهای دینی ارائه می‌دهند.
قرآن بر معرفی الگو به اهل ایمان توجهی تام دارد[۱۳] و در آیات متعددی پیامبر خود را به یادآوری الگوها دعوت می‎کند.[۱۴] لازم نیست، حتماً الگو در زمان ما حیات داشته باشد؛ چنان‌که قرآن از الگوهایی یاد می‌کند که قبل از زمان پیامبر۹ می‌زیستند.[۱۵] قرآن پیامبر اکرم(ص) را نیز الگوی همیشگی ذکر می‌کند که به صدر اسلام اختصاص ندارد. از سوی دیگر، قرآن در روش الگودهی مردم را به انتخاب آگاهانه دعوت می‌کند و از پیروی کورکورانه برحذر می‌دارد.[۱۶]
تحقیقات در خصوص کسانی که به اسلام و شیعه گرویده‎اند، نشانه آن است که از عوامل مهم و مؤثر در این عرصه، مطالعه زندگی شخصیت‎های برجسته اسلامی مانند: نبی گرامی اسلام۹، ائمه اطهار: و علمای بزرگ بوده است؛ برای مثال، شناخت اوّلین و سومین امام، سیدالاوصیاء۷ و سیدالشهداء۷، خیل پُرشماری را در سال‎های پس از انقلاب اسلامی و معرفی جهانی شیعه، به دامن اهل‌بیت: کشانده است؛ حتی شناخت امام خمینی; جمع فراوانی از غیرمسلمانان را مشتاق اسلام کرده است. پژوهش‎های میدانی در داخل کشور نشان می‎دهد که پخش سریال‎های مربوط به زندگی امامان: در جذب جوانان به دین فوق‌العاده مؤثر بوده است. بدین جهت، تبیین منسجم الگوهای اسلامی و سیره عملی امامان: با کاربرد ابزارهای هنری، می‌تواند جامعه را در مسیر تقویت دین‌باوری، با گام‎های بلندی به پیش ‎بَرَد.

تحقیقی که در مورد دانش‎آموزان سال سوم متوسطه شهر تهران انجام شده، نشان می‎دهد که بالاترین تأثیر را در جذب دانش‎آموزان به زندگی و شخصیت حضرت علی(ع)، سریال امام علی۷ داشته است.[۱۷] فیلم محمد رسول الله(ص)، در اتریش به نمایش گذاشته شد و در نتیجه، در آن سال‏ ۹۰۰۰ نفر نام فرزند خود را حمزه گذاشتند و ۴۰۰۰ نفر نیز در آن سال مسلمان شدند. نمایش فیلم زندگی‌نامه یکی از اولیای مذهبی مسیحیان، باعث شد ۵/۱ میلیون نفر در آفریقا مسیحی شوند.‏[۱۸]

۳. انذار و تبشير
انذار، به معنای خبردادنی است که به دنبال آن ترس باشد؛ چنان‌که تبشیر نیز نوعی آگاهی‌بخشی است که فرد را خوشحال کند.[۱۹] از آنجا که دین‌باوری، پایبندی به تکالیف و محدودیت‌هایی را در پی دارد، لازم است با روش‌هایی از جمله انذار و تبشیر، تحمل این تلخی را بر جوان آسان کنیم. انذار او را از خطر بالاتری می‌ترساند که عدم تحمل این سختی، وی را با زجر بیشتری مواجه خواهد ساخت. بشارت‌دادن جوان به دریافت عطایا نیز رغبت او را برمی‌انگیزد و وی را به نتایجی امیدوار می‌سازد که نصیب او خواهد شد. در نتیجه، جوان آماده پذیرش تکلیف می‌شود. ازاین‌روست که قرآن، پیامبران خود را بشیر و نذیر نامیده است.

برای انذار و تبشیر، توجه به کارکردهای دنیوی و اخروی اهمیت ویژه‌ای دارد. امروزه، بیش از هر زمان دیگری، کارکرهای دین مورد توجه محافل علمی است. دانشمندان متعددی به این امر اعتراف کرده، در پی فهم زوایای جدید فردی و اجتماعی دین، به‌ویژه اسلام بر‌آمده‎اند. تبیین کارکردهای دین، نیاز به آن را برای جوانان ملموس می‎سازد و رنگ عملی و عینی به رخسار دین می‎زند. در آموزش دینی جوانان، توجه به تبیین این موضوعات با استناد به آیات و روایات و افزودن دیدگاه دانشمندان، بسیار کارساز است.

از جمله روش‎هایی که قرآن نیز برای هدایت به کار گرفته، توجه‎دادن مؤمنان به کارکردهای دین است. قرآن بیش از آنکه به زبان دستوری سخن بگوید، به زبان فطری و اقناع‎کننده سخن می‎گوید؛ برای نمونه، برخی آیات به نقش یاد خدا در ایجاد اطمینان قلبی، و برخی نیز به تأثیر عبادت در تزکیه و پاکی نفس اشاره دارد.[۲۰] در بعضی آیات دیگر، این اثر به مصادیق عبادات نسبت داده شده است؛ برای مثال، قرآن اثر روزه ماه رمضان را تزکیه نفس و تقواپیشگی قلمداد می‎کند.[۲۱] در جای دیگر، خداوند اثر اقامه نماز را زدودن زشتی‎ها و انحرافات اخلاقی و اجتماعی ذکر کرده است.[۲۲] آیاتی که به فلسفه احکام اشاره دارد نیز غالباً دربردارنده کارکردهای فردی و اجتماعی دین است. در این آیات، حکمت وضع احکام و آثار و کارکرهای مترتب بر آنها ذکر شده است.[۲۳]

رعايت تناسب در انذار و تبشير
در مسیر تقویت دین‌باوری، لازم است که از افراط و تفریط در این شیوه پرهیز شود. هریک از این دو، ابزارهای مناسبی برای تربیت و حرکت‎بخشی دینی هستند. هر دو، در برانگیختگی و بازدارندگی نقشی مؤثر دارند. جوان، هم مشتاق تبشیر و هم مرعوب انذار است؛ در عین حال، مربی باید در ارائه آموزه‎های حاوی ترس و امید، هماهنگ با موقعیت متربی عمل کند و از مسیر اعتدال عدول نورزد. امام علی(ع) بشیر و نذیر را در کنار هم، به عنوان صفات پیامبر(ص)ذکر می‎کند.[۲۴] پژوهش‎های تجربی و میدانی نیز از نقش چشمگیر پیام‎های ترسناک در بازدارندگی رفتاری دارد.

قرآن کریم توجه به هر دو عنصر بشارت و انذار را در تربیت لازم می‎شمرد[۲۵] و خود نیز برای هدایت انسان‌ها، از هر دو شیوه بهره برده است.[۲۶] انذار در قرآن، جایگاه ویژه‌ای دارد؛ زیرا انسان‎ها بر دفع مفسده و ضرر، بیش از جلب منفعت ترتیب اثر می‎دهند. ازاین‌رو، تقدم انذار بر تبشیر در برخی آیات الهی، نکته روان‎شناختی دارد. اگرچه بیشتر آدمیان به انذار بیش از تبشیر ترتیب اثر می‎دهند، در مجموع، اسلام روش مبتنی بر عشق و محبت را بر روش مبتنی بر ترس ترجیح می‎دهد؛ چنان‌که امام صادق۷ می‎فرماید: «الْحُبُّ أَفْضَلُ مِنَ الْخَوْفِ؛[۲۷] حب، بر ترس برتری دارد.»

به همین دلیل است که در روایات، عبادت عاشقانه، بسی برتر از عبادت ناشی از ترس تلقی شده است.[۲۸]
نکته مهم دیگر در انذار و تبشیر، رعایت تناسب هریک به مقتضای وضعیت جوان است. اگر او به دلیل امیدهای نابه‎جا، خطرات راه دین‌ستیزی را فراموش‎کرده و مسیر خطا را طی می‎کند، باید در مورد عواقب انحراف خویش انذار شود؛ ولی اگر به یأس درغلتیده و امکان خلاصی از گناهان و عذاب را دور می‎بیند، به عامل تشویقی و دلگرم‎کننده نیاز دارد.[۲۹]

۴. تشويق و تنبيه
تشویق، در لغت به معنای ایجاد شوق و میل، و تنبیه، به معنای آگاه‌کردن و توجه‌دادن است. تنبیه، مصدر باب تفعیل و در لغت، معادل بیدار یا آگاه‌کردن است.[۳۰]
لازم است، به رابطه انذار و تبشیر با تشویق و تنبیه توجه داشته باشیم. غالباً تبشیر با تشویق، و انذار با تنبیه مشتبه می‌شوند؛ درحالی‌که متفاوت از یکدیگرند. تبشیر و انذار، پیش از عمل یا همراه عمل است؛ اما تشویق و تنبیه، پس از عمل است. قبل از تحقق نتیجه، جای تبشیر و انذار، و بعد از آن، جای تشویق و تنبیه است. بنابراین، برای تقویت دین‌باوری در جوانان، باید از هر دو استفاده شود؛ قبل و بعد از عمل. کاربست شایسته این روش، در رشد دین‌باوری جوانان تأثیر قابل توجهی دارد. هدف از تشویق و تنبیه، تکرار، استمرار و تثبیت رفتار دین‌مدارانه در جوانان است.
نکته دیگر اینکه اثر تشویق و تنبیه، بیش از انذار و تبشیر است. از سوی دیگر، آن‌که انذار و تبشیر در او اثربخش است، استعداد بیشتری برای رشد دین‌داری و پختگی دارد؛ زیرا حرکت با تبشیر و انذار، مستلزم نوعی آینده‌نگری و کنترل نفس قبل از مشاهده نتیجه است. پس، برای سنین پایین‌تر که رشد شناختی کمتری دارند، تشویق و تنبیه، کاربرد و اثر بیشتری دارد.[۳۱]

پی نوشت

[۱]. محمدرضا شرفی، دنیای جوان، ص ۳۳۳.

[۲]. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۱، ص ۱۶۰: «إِنَّ الجاهِلَ مَن عَصَى اللّه وَإِن کانَ جَمیلَ المَنظَرِ عَظیمَ الخَطَر.»

[۳]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۴۷۸.

[۴]. مُرجئه، گروهی ضدّ شیعه بودند که جایگاه امام علی۷ را در مقامی نازل قرار می‎دادند. (ر.ک: شیخ کلینی، الکافی، ج ‏۶، ص ‏۴۷؛ طریحی، مجمع البحرین، ج ‏۱، ذیل ماده «رجاء»)

 1 نظر

مروری بر زندگی امام موسی کاظم علیه السلام

20 مرداد 1399 توسط حوزه علمیه باقرالعلوم علیه السلام

 

 


مهم ترین و معروف ترین لقب امام موسی کاظم علیه السلام ، «کاظم» است. کظم به معنی بیرون آمدن نَفَس است. کَظوم کسی است که نَفَس خود را حبس می کند و این کنایه از سکوت است و کاظم یعنی فرو خورنده خشم و غضب.

ولادت، پدر و مادر
روز هفتم ماه صفر سال ۱۲۹ ق زمانی که امام جعفر صادق علیه السلام به همراه خانواده و اصحابشان از سفر حج به مدینه مراجعت می کردند، در مکانی به نام «اَجواء»، کودکی، از مادری به نام حمیده اندلسیه به دنیا آمد که حضرت، نام او را موسی گذاشتند و فرمودند: «این فرزند بعد از من امامی برای خلق است».
ولیمه
از مستحباتی که در اسلام بر آن تاکید فراوان شده، عقیقه کردن و ولیمه دادن برای نوزاد نورسیده است. امام جعفر صادق علیه السلام نیز در احیای این سنت نبوی، پس از مراجعت به مدینه، به شکرانه مولود مبارک ولیمه ای ترتیب داد و در آن امامت آن حضرت را اعلام فرمود.
القاب و کنیه امام موسی کاظم(ع)
مهم ترین و معروف ترین لقب امام موسی کاظم علیه السلام ، «کاظم» است. کظم به معنی بیرون آمدن نَفَس است. کَظوم کسی است که نَفَس خود را حبس می کند و این کنایه از سکوت است و کاظم یعنی فرو خورنده خشم و غضب. از دیگر القاب آن حضرت می توان به عالم، صالح، باب الحوائج، صابر، امین و زین المجتهدین اشاره کرد. مهم ترین کنیه آن حضرت عبدصالح و ابوالحسن می باشد که در میان اهل حدیث به ابوالحسن اول معروف است.
کودکی امام موسی کاظم(ع)
امام موسی کاظم علیه السلام از همان کودکی در مجلس درس پدر، که مؤسس و رئیس دانشگاه جعفری است، شرکت و جانش را از سرچشمه علوم و معارف اصیل اسلامی سیراب می کرد و در بحث های علمی شرکت می جست و در عین ناباوری اطرافیان، فردی کهنه کار و قوی، اهل بحث و منطق و قادر به اثبات مباحث دشوار و معضل علمی بود و این موجب محبوبیت آن حضرت نزد امام جعفر صادق علیه السلام و اصحاب گردیده بود. مسئله امامت این کودک بعد از امام جعفر صادق علیه السلام و جانشینی رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و هادی و راهنما بودن او محبوبیتی مضاعف نزد پدر به وجود آورده بود.
جوانی امام و کار و اشتغال
امام موسی کاظم علیه السلام با این که وضع مالی امام جعفر صادق علیه السلام بد نبود و او می توانست راحت و بی غم زندگی کند و آسان بخورد و بپوشد و روزگار بگذراند، در جوانی در مزرعه پدر کار می کرد و با دیگر کارگران، دوش به دوش، در برابر آفتاب به کشاورزی می پرداخت ناگفته نماند این امر سبب نمی شد که او خود را از شرکت در مجالس درس پدر محروم کند یا لطمه ای به دیگر وظایف او وارد آورد.
شهادت پدر و امامت آن حضرت
امام موسی کاظم علیه السلام بیست سال از دوران زندگی پدر را درک کرد که برای او بسیار گران قدر و پر ارج بود. محضر پدر برای او از آن بابت ارزنده بود که او قدر پدر، امام و استاد خود را می شناخت و چه بهره ها که از اشراقات آن استاد و پدر گرامی برای او حاصل نمی شد. منصور عباسی که زنده بودن امام جعفر صادق علیه السلام را سدی برای خود می دانست به طراحی نقشه قتل آن حضرت پرداخت و به حضرت زهر خورانید. امام پس از خوردن زهر بیمار و بستری شد و در فاصله اندک به دیدار اجداد پاکش شتافت و سکان امامت را به امام موسی کاظم که بیست سال بیشتر نداشت سپرد. امام کاظم علیه السلام نیز همان راه و روش پدر را تعقیب کرد.
زمام داران عصر امام موسی کاظم(ع)
مدت امامت، امام موسی کاظم علیه السلام ۳۵ سال بود. امامت آن امام مصادف با زمام داری غاصبانه چهارتن از بنی عباس بود که عبارتند از منصور، مهدی، هادی و هارون. امام علیه السلام مدت ده سال ازامامت خود را در عصر منصور گذراند. منصور عباسی از متعصب ترین دشمنان خاندان علی علیه السلام و در کینه و حسادت بی مانند بود. ده سال دوم امامت آن حضرت در عصر مهدی عباسی گذشت که اهانت هایی نیز به امام روا داشت و چهارده سالِ آخر امامت را نیز در عصر هارون سپری کرد که سخت ترین دوره زندگانی و دوران حبس امام بود.
استناد به آیه مباهله
هارون را اصرار بر این مسئله بود که بنی عباس از نظر وراثت به مقام خلیفگی پیامبر سزاوارترند؛ زیرا عباس جدّ اصلی اینان عموی پیامبر بود. غافل از آن که مسئله امامت عهدی الهی است، نه منصبی مالی و ارثی. امام موسی کاظم علیه السلام نیز در مقام استدلال و اثبات حقانیت خود به آیه مباهله استناد می کرد که در آن رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، علی علیه السلام و خاندان او، فاطمه علیهاالسلام و حسن علیه السلام و حسین علیه السلام ، را نفس و جان خود معرفی کرد.
ادامه نهضت علمی و فرهنگی
امام موسی کاظم علیه السلام پس از پدر نهضت علمی او را دنبال کرد و پیروانش را که پراکنده شده بودند، از نو گرد هم آورد و به مجلس درس آنها سر و سامان داد. البته وضعیت برای این اقدام امام مساعد نبود، اما او از هر فرصت و امکانی برای تحقق این هدف سود می جست و لحظه ای از تلاش و کوشش باز نایستاد و در راه تکامل جنبش علمی و نهضت فرهنگی اسلام تلاش کرد و صدها محدّث و مفسر و مبلّغ تربیت نمود و به کمک آنها توانست از مکتب تشیع پاسداری کند و حرکت آن را تداوم بخشد.
توصیه به تعقّل
امام موسی کاظم علیه السلام مردم را به تفکر و تعقل دعوت می کرد و متذکر می شد که هرچیزی راهنمایی دارد و راهنمای عقل، تفکر است و از نشانه های تفکر، سکوت و خاموشی است. این خود سبب می شود که افراد کم تر سخن بگویند و بیشتر بیندیشند تا حقایق را به دست آورند. امام موسی کاظم علیه السلام در این باره می فرماید: «آدمی از سوی خدا دو حجت دارد: حجت ظاهر و حجت باطن. حجت ظاهرْ خدا و انبیا و ائمه اند و حجت باطن عقل است».
پرهیز از تنبلی
امام موسی کاظم علیه السلام همانند پیامبر اسلام(س) مشوّق کار و فعالیت بود و خود الگوی کار و تلاش مشروع در نزد مردم بود و می فرمود: «از تنبلی و سستی بپرهیزید که این امر مانع بهره گیری شما از دنیا و آخرت است» آن بزرگوار در تشویق به کار می فرمودند: «آن گاه که کار برای تأمین زندگی خانواده و عیال باشد، نوعی از جهاد و دارای همان پاداش است».
 

منبع: گلبرگ - فروردین ۱۳۸۱، شماره ۲۸ - میلاد امام موسی کاظم(ع)

 نظر دهید »

حضور فعال طلاب حوز0 علمیه باقرالعلوم (ع)در نمایشگاه برکه خوشبختی

19 مرداد 1399 توسط حوزه علمیه باقرالعلوم علیه السلام

 

 

همزمان با دهه ولایت و در حاشیه های نماز جمعه شهرستان قدس ،نمایشگاه برکه خوشبختی مورخ جمعه 99/5/17در محل مصلی نماز جمعه برگزار گردید .

این نمایشگاه به مناسبت دهه ولایت و در آستانه ی روز برزگ غدیر برگزار گردید و تعدادی از مجموعه های فعال فرهنگی شهر در این غرفه ها با بسته های فرهنگی ویژه زوز غدیر از کودکان و نماز گزاران پذیرایی کردند .

طلاب مدرسه علمیه باقرالعلوم (علیه السلام )نیز با حصور در نمایشگاه برکه خوشبختی اقدام به برپایی غرفه های پاسخگویی به احکام و مشاوره و همچنین غرفه کودک و نوجوان کردند تا از طریق بتواند مبلغ فرهنگ غدیر باشند .

 

 

 

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 100
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

حوزه علمیه باقرالعلوم (علیه السلام) شهرقدس-تهران

حوزه علمیه خواهران باقرالعلوم 02146811686---02146826520

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اخبار حوزه
  • ادبی
  • امام خمینی
  • برزخ
  • بسیج طلاب
  • بصیرت
  • بیانات آقا
  • تبلیغ
  • تربیتی
  • حجاب
  • خانواده
  • دفاع مقدس
  • دل نوشته
  • رسول اکرم
  • سیاسی
  • شهدا
  • طلبه نوشت
  • علماء
  • علمی
  • فاطمیه
  • فرهنگی
  • قرآن
  • ماه رمضان
  • محرم
  • مطلب
  • مطلب
  • معاد
  • معصومین
  • مناسبات
  • مهدویت
  • نشریه
  • نهج البلاغه
  • پژوهش

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار

  • امروز: 192
  • دیروز: 239
  • 7 روز قبل: 733
  • 1 ماه قبل: 7169
  • کل بازدیدها: 328384

کاربران آنلاین

  • زفاک

رتبه

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس