مقدس اردبیلی شبی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را در خواب دید که حضرت موسی علیهالسلام در خدمت آن بزرگوار نشسته است و مقدس نیز در آنجا حضور دارد. حضرت موسی از رسول خدا صلی الله علیه و آله سوال کرد: این مرد کیست؟ پیامبر فرمود: از خودش سوال کن. حضرت موسی علیهالسلام از مقدس پرسید: تو کیستی؟ مقدس جواب داد: من احمد پسر محمد از اهل اردبیل هستم و در فلان کوچه، فلان خانه منزل من است!
حضرت موسی علیهالسلام تعجب کرد و گفت: من از اسم تو سؤال کردم این همه تفصیل برای چه بود؟ مقدس در جواب گفت: خداوند عالم وقتی از شما سؤال کرد که این چیست که در دست شما است، چرا آن قدر در پاسخ تفصیل دادید؟!
(اشاره به این دو آیه است: «وَ مَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَمُوسىَ - قَالَ هِىَ عَصَاىَ أَتَوَکَّؤُاْ عَلَیهْا وَ أَهُشُّ بهِا عَلىَ غَنَمِى وَ لىَِ فِیهَا مَارِبُ أُخْرَى» (طه/17 و 18) اى موسى! آن چیست به دست راست تو؟ - گفت: این عصاى من است، بر آن تکیه مىکنم و با آن براى گوسفندانم برگ مىتکانم، و نیازهاى دیگرى هم براى من در آن هست)
حضرت موسی علیهالسلام به پیغمبر صلی الله علیه و آله گفت: راست گفتی که علمای امت من همانند انبیاء بنیاسرائیل هستند.
یکی از مسائلی که فرح میآورد، طریقه مراودت با مردم است.
ببینید با مردم چطور برخورد میکنید، این نصف عقل است.
اینها که نمیتوانند صحیح برخورد کنند، از داشتن نصف عقل محرومند.
همه اخلاق برمیگردد به نوع برخورد ما با مردم، چون انسان موجود اجتماعی است،
خدا گفته کبر نداشته باش، حسد نداشته باش، والّا آدم تنها توی اتاق برای خودش تکبّر نمیکند، حسد نمیکند، برای اینکه انسان بیاید در اجتماع راحت با مردم باشد.
در بهشت، یکی از لذتها برخورد با مردم است
سعی کنید با مؤمنین خفض جناح داشته باشید، نهایت تواضع.
وقتی خدا برای رسول صلیاللهعلیهواله میگوید: “ای رسول، تو برای مؤمنین خفض جناح داشته باش"، ما جای خود داریم.
چه اشکال دارد شما جلوی پای دیگران بلند شوید؟ شما با روی خوش با دیگران برخورد کنید؟
اینها جزء دین خداست، اینها سیره رسول خداست که خدا میفرماید:
” لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ”
در سیرِ الی الله عجله کردن و تقلاّ و فشار آوردن نه تنها نتیجه ای ندارد، بلکه راه را مسدود می کند. آنچه راه را باز و نزدیک می کند ادب و تواضع است، از خدا و اولیای خدا با زور نمی توان چیزی گرفت. به خانه خدا و اهل بیت علیهم السلام با ادب و افتادگی می توان راه پیدا کرد، همچنان که سلمان راه یافت.
این عُمَر بود که خواست با فشار و زور و شکستن در، وارد خانه اهل بیت علیهم السلام شود.
در محضر اولیای خدا هم ادب و انتظار را پیشه کنید تا بتوانید از آنها بهره ببرید. با شتاب زدگی و زور و اصرار موجب محرومیت خود نشوید….
همان طور که در ظاهر، خداوند راه کربلا را چند وقت باز می کند تا مومنین بهره مند شوند و چند وقت می بندد تا قدر بدانند و شاکر شوند.
در دل هم خداوند همین کار را می کند؛
چند روز بسط و گشایش و چند روز قبض و گرفتگی ایجاد می کند. چند روز حالِ عبادت دارید و چند روز از عبادت و نماز خودتان خوشتان نمی آید.
اگر دیدید حال عبادت ندارید، خیلی شلوغ نکنید و صابر باشید. چون خدا که صانع و پرورنده ماست، برای رشد دادن ما این کار را کرده است.
وقتی هم راه باز شد و کار روی دور افتاد شکر کنید و بهره ببرید.
سید مصطفی تفرشی از معاصران او مینویسد:
«امرش در جلالت و اطمینان و امانت مشهورتر از آن است که ذکر شود و بالاتر از آن است که عبارتی بتواند آن را وصف کند. او متکلمی فقیه و عظیمالشأن و جلیلالقدر و بلند منزلت و با ورعترین شخص زمانش و عابدترین و با تقواترین آنها بود.»
شیخ حر عاملی مینویسد:
«احمد بن محمد اردبیلی عالمی فاضل، محققی عابد، مورد اطمینان و پارسا، عظیمالشأن و جلیلالقدر و معاصر شیخ بهایی بود».
محقق اردبیلی در رجب سال 993 هجری در نجف درگذشت و در حرم امیرالمومنین علیه السلام به خاک سپرده شد
عالم بزرگوار و فقیه دانشمند ملااحمد مقدس اردبیلی وقتی از دنیا رفت ،پس ازمدتی یکی از علمای وارسته او را درخواب دید که با لباسهای فاخر و ظاهری دلربا از حرم مطهر امیرالمومنین بیرون میآید.از مقدس اردبیلی پرسید:چه عملی باعث شده که شما دارای آن همه مقام و عظمت شده اید که از سیمایتان آشکار است؟
مقدس اردبیلی گفت:انّا وجدناسوقَ الاعمال کاسدة و ما نفعنا الا محبة و ولایه صاحب هذاالقبر (بازار اعمال و نیکی ها را کساد وبی رونق یافتیم.نفع نبخشید مارا غیر از ولایت و محبت صاحب این قبر ،و با دستش به قبر حضرت علی (ع)اشاره فرمود)