فاصله میان انسانیت و انسان!َ
?
انسان تنها موجودی است كه ميان خودش و حقیقتش جدايی و فاصله است، يعنی ميان انسان و انسانيت. ای بسا انسانها كه به انسانيت نرسيده و در مرحله حيوانيت باقی مانده اند
?انسان در قرآن، ص67.
?
انسان تنها موجودی است كه ميان خودش و حقیقتش جدايی و فاصله است، يعنی ميان انسان و انسانيت. ای بسا انسانها كه به انسانيت نرسيده و در مرحله حيوانيت باقی مانده اند
?انسان در قرآن، ص67.
در واپسین روز های سال و بزرگداشت روز شهید ،مورخ96/12/22در حوزه علمیه باقر العلوم علیه السلام شهر قدس مراسمی با سخنرانی بصیرتی استاد دهقان در سالن اجتماعات حوزه با حضور طلاب برگزار گردید .در این مراسم استاد دهقان با توجه به جریانات اخیر سیاسی در مورد فرقه انحرافی شیرازی و تشیع انگلیسی برای طلاب سخن گفتند و همچنین ارتباط آن را با اغتشاشات اخیر و حمله به سفارت ایران در لندن توضیح دادند .سپس کلیپی قابل تامل در همین خصوص برای طلاب پخش شد و استاد دهقان در مورد آن توضیحاتی را ایراد فرمودند در ادامه ی مراسم نیز طلبه عزیز خانم غلامی با قرائت شعر و دکلمه در وصف شهدا به ویژه شهدای مدافع حرم فضای مراسم را معنوی کردند .در انتها از زحمات استاد بزرگوار سرکار خانم دهقان قدر دانی شد و به چندتن از طلاب فعال فرهنگی با اهدای لوح و هدیه که از طرف سازمان فرهنگی،ورزشی شهرداری به پاس حضورشان در نمایشگاه یاد یاس در دهه فاطمیه ،ارسال شده بود قدر دانی شد .مراسم با قرائت نماز جماعت ظهر و عصربه اتمام رسید .
همزمان با سراسر کشور مورخ 96/11/19مراسم.عبار روبی وعطر افشانی گلزار شهدا انقلاب و هشت سال دفاع مقدس در شهرستان قدس برگزار گردید .
این مراسم معنوی باحضور امام.جمعه و مسئولین شهرستان به همراه طلاب و مدیریت محترم حوزه جناب خانم.سلیمان پور برگزار گردید و سپس بعد از آن مراسم طلاب بر سر مزار دوشهید گمنام.در پارک.ولیعصر حضور یافتند و.با ذکر فاتحه به مقام شامخ شهدا ادای احترام کردند .
تجدید عهد و پیمان با شهدا وزنده نگه داشتن یاد وخاطره شهدا از جمله اهداف برگزاری این مراسم معنوی بود .
?
? تقدیم به زندگانی که خمینی ، ۱۲ بهمن ۵۷ بر مزار آنان دولت تعیین کرد.
? دهه فجر با همه شیرینی هایش کم کم به خاطره ای تکراری تبدیل شده. این را از رویکرد صدا و سیما هم می شود فهمید. دیگر آن صحنه ها و حادثه هایی که دهه هفتاد و حتی دهه هشتاد از تلویزیون می دیدیم ، برفکی شده. به جای آن ، جشنواره فجر؛ هر سال جذاب تر و پر رنگ تر. خوف این دارم که کم کم ، دهه فجر بشنویم و اول ، یاد جشنواره فجر بیفتیم.
برای اینکه از تکاپوی انقلابی میانه زمستان جا نمانیم ، کاراکترهای دست نخورده می خواهیم. یکی از موضوعات بکر و گمنام ، ماجرای شهدای انقلاب است. موضوعی که سالهای سال ، برای دهه فجرها و نسلهای نوزای انقلاب ، قصه های ناشنیده دارد.
شهدای انقلاب ؛ همانها که گلزار ندارند. همانها که حتی قطعه ای مجزا ندارند. همانها که در بهشت زهرای تهران ، باید با رنج ، از میان مردگان ، پیدایشان کنی. نام ، به قبر دارند ؛ ولی از گمنام ها گمنام ترند. همانها که حتی روی دستها نرفتند و اهل محلشان هم به تشییعشان نیامدند. همانها که دسته دسته از کف خیابان جمع شدند و روی سینه هایشان به جای فرزند روح الله ، نوشتند : “ناشناس".
اینها همانهایی اند که جای ژسه و خمپاره ، گل در دست داشتند. نه از عراقی خونین شدند و نه از آمریکایی؛ سرباز جوان شهر ، برادر کشی کرد.
گناهی نداشتند؛ جز عشق روح الله. روح پاکشان ، حتی به سیرابیِ وصال 12 بهمن هم مهلت نیافت. اما خمینی ، چه عاشقانه و سراسیمه ، دهه فجر طوفانی اش را با شهدای انقلاب آغاز کرد.
شهدای انقلاب اسطوره های ستم کشیده اند. همان ها که زیر چکمه و اتو و فحش ، گاهی شوک برق چشیدند و گاهی وارونه آویخته شدند. در میانشان هستند کسانی که به دست جلّاد ساواک ، تکه تکه شدند و مُثله گشتند. چه بسیارشان در میان دریاچه نمک جا گرفته اند. چه زیادند از ایشان که قبرهایشان یافت نشد . اگر شکنجه گران دستگیر شده نبودند ، بسیاری از همین قبرها هم ناشناخته می ماند. بسیارشان بدون اطلاع بستگان به بستر خاک رفتند؛ چه بسا غسل و کفنی هم نداشته باشند.
دهه فجر ، تبلور خنده های زمستانی شهدای انقلاب است. در بهار آزادی ، جای شهدا خالی!
مرتضای آوینی گفت در عالم رازیست که جز به بهای خون کشف نمی شود.
من فکر میکنم در عالم راز دیگری ست که حتی با بهای خون هم کشف نمیشود. رازی که کلیدش رفتن و خون دادن که نه، ماندن و زخم خوردن است.
رازی که حتی حسین(ع) هم در پی آن است، آن جا که خطاب به عقیله می گوید: “يا أُختاه لاتنسيني في نافلة اللیل”
من فکر میکنم راز اصلی عالم به آن نمازشب شام واقعه بر میگردد.
آن جا که زینب قامت می بندد و به نماز می…نشیند
قامت می بندد تا قیامت کند، بی تیغ، بی شمشیر، با دست خالی با دست بسته آن جا که “الله اکبر” می گوید تا بار دیگر خدا را در گوش کَر عالم فریاد بزند.
آن جا که قنوت میگیرد و در گوش باد زمزمه می کند… چه چیز را زمزمه می کند؟ …. در عالم رازی ست که حتی به بهای خون هم کشف نمیشود. در عالم رازی ست که تنها قنوت زینب(س) صدای آن را شنیده، در عالم رازی ست که تنها با دستان بستهی عقیله باز می شود….
پیشکش به آستان رفیع عقیله بنی هاشم