حجت زمان
ایام سالگرد شهادت کسی ست که روزها و شبها،با همین نگاهش،حرفها زدیم و بغضها کردیم…
کسی که با خونش ،انگار یک غبار از قلب و چشم ما و جامعه مون برداشت…
شادی روح شهید حججی صلوات…
ایام سالگرد شهادت کسی ست که روزها و شبها،با همین نگاهش،حرفها زدیم و بغضها کردیم…
کسی که با خونش ،انگار یک غبار از قلب و چشم ما و جامعه مون برداشت…
شادی روح شهید حججی صلوات…
عباس بابایی در سال 1329 در شهرستان قزوین دیده به جهان گشود.وی دوره ابتدایی و راهنمایی را در همان شهر به تحصیل پرداخت و در سال1348،به دانشکده خلبانی نیروی هوایی راه یافت و پس از گذراندن دوره آموزش مقدماتی،برای تکمیل دوره به آمریکا اعزام شد.
بابایی با دارا بودن تعهد،ایمان ،تخصص و مدیریت اسلامی چنان درخشید که شایستگی فرماندهی وی محرز و در تاریخ1360/5/7 فرماندهی پایگاه هشتم هوایی بر عهده او گذاشته شد.
او با روحیه شهادت طلبی،ایثار و شجاعتی که در طول سالها،در جبهه های نور و شرف به نمایش گذاشت،صفحات نوین و زرینی به تاریخ دفاع مقدس و نیروی هوایی ارتش نگاشت و با بیش از 3000 ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده،قسمت اعظم وقت خویش را در پروازهای عملیاتی و یا قرارگاه ها و جبهه های جنگ در غرب و جنوب کشور سپری کرد.
تیمسار بابایی صبح روز پانزدهم مرداد ماه سال1366 مصادف با روز عید قربان،همراه یکی از خلبانان نیروی هوایی(سرهنگ نادری) به منظور شناسایی منطقه و تعیین راهکار اجرای عملیات،با یک فروند هواپیمای آموزشی اف_5، از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد.وی پس از انجام دادن مأموریت به هنگام بازگشت،در آسمان خطوط مرزی،هدف گلوله های تیربار ضدهوایی قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد و بلافاصله به شهادت رسید.
” وصیت نامه دوم شهید عباس بابایی”
بسم الله الرحمن الرحیم
إنا لله و إنا الیه راجعون
خدایا،خدایا ،تورا به جان مهدی(عج) تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگهدار.خدایا،من از شهدا و خانواده شهدا خجالت می کشم وصیت نامه بنویسم.حال سخنانم را برای خدا در چند جمله ان شاالله خلاصه میکنم…
خدایا،مرگ مرا و فرزندان. و همسرم را شهادت قرار بده
خدایا،همسر و فرزندانم را به تو میسپارم
خدایا،در این دنیا چیزی ندارم،هر چه هست از آن توست
پدر و مادر عزیزم،ما خیلی به این انقلاب بدهکاریم
* عباس بابایی _ 61/4/22 ، 21 ماه مبارک رمضان
…شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
طرح برگزاری مداوم مراسم دیدار با خانواده شهدا با همکاری ارگان های مختلف از جمله حوزه علمیه باقر العلوم علیه السلام سرزمين پاك ايران نيز بيش از هر جاي ديگر، مفتخر به داشتن ارزش هاي والا و اصيلي است كه نمونه ي آن را در كمتر جايي مي توان يافت."فرهنگ ايثار و شهادت” يكي از ارزش ها است كه هم زمان با تاريخ اين سرزمين شكل گرفته و هميشه از جايگاه ويژه اي برخوردار بوده است. پس از واقعه ي عظيم عاشورا ، اعتبار و ارزش اين فرهنگ در نزد ايرانيان دو چندان شده و جنبه ي تقدس و الهي نيز به خود گرفته است.
به همت کمسیون امور بانوان فرمانداری شهرستان جمعی از مسئولین ادارات از جمله مدیر حوزه علمیه باقر العلوم علیه السلام،سرکار خانم سلیمان پور و.نمایندهدامور ایثار گران و جانبازان و مسئولین امور بانوان هیئت رزمندگان اسلام به منظور دلجویی واعلام پیروی از آرمان های شهدا به دیدار مادر و همسر یکی از شهدای شهرستان رفتند وبا اهداءیادبودی ناقابل از ایشان به خاطر صبر و استقامتشان تقدیر کردند بناست تا این برنامه به صورت مداوم ادامه داشته باشد .
?به مناسبت سوم خرداد ماه،همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر،از خانواده شهید رحیم برقی دیدار به عمل آمد.در این دیدار مدیریت محترم حوزه علمیه حضرت باقرالعلوم(ع) ،معاونت محترم فرهنگی و جمعی از طلاب بسیجی حضور داشتند.
مادر محترم شهید برقی،با اشاره به خصوصیات اخلاقی شهید،از نحوه اعزام و شهادت ایشان صحبت کردند.در پایان هدیه ای به رسم یادبود تقدیم خانواده محترم و معزز شهید اهدا گردید.
این دیدار با هدف تجدید میثاق با شهدا و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت انجام گرفت.
?مختصری از زندگینامه شهید رحیم برقی:
شهید رحیم برقی متولد سال1347 ،و از بسیجیان فعال در پایگاه مقاومت بسیج محله خود بودند.ایشان نسبت به مسائل مذهبی بسیار حساس بودند و حتی یکبار نمازشان را ترک نمی کردند.در اوقات فراغت به ورزش و مطالعه می پرداختند.در عملیات کربلای 5 در شلمچه به فیض شهادت نائل شدند.پیکر مطهر این شهید بعد از هشت سال در سال1373 به میهن اسلامی رجعت داده شد.
????????????
??
??مفهوم آزادی و روشنفکری را بد فهمیده ایم و همه چیز شیر تو شیر شده است!
عده ای از بچه های دانشگاه دورهمی هایی در کافی شاپ و…تشکیل داده، پسران تیکه ای انداخته و دختران قهقه ای سر می دهند!بازیگوشی هایشان تمامی ندارد..!
در محل کار بعضی از کارکنان در اوقات بیکاری و وقت ناهار میزگردی تشکیل داده و از هر دری سخن میگویند آنهم بی پروا..مجرد و متاهل..محرم و نامحرم معنی ندارد..صدای کرکر خنده هایشان گوش فلک را کر میکند!
توی خیابان سر چهار راه،دختری با حجاب نصف و نیمه رد میشود..پسران دو چشم دارند و دو چشم دیگر قرض میکنند و سر تاپایش را برانداز میکنند!
توی پاساژ،چشم فروشنده به مشتری بی حجاب و شل حجاب می افتد،نیشش تا بناگوش باز میشود و در آخر با شماره ای جنس مونث را راهی میکند..!
در مجازی هم گروه مختلطی راه افتاده به نام گروه چت مذهبی!
پسران تسبیح به دست و یقه آخوندی در انتظار شهادت..
دختران مدافع چادر..همانها که دغدغه ترویج حجاب دارند و عکسهایشان طبق مد روز در پروفایل ها مزین شده..
هر کدام هم دوست شهیدی برای خود انتخاب کرده؛یکی شهید هادی و یکی شهید احمد مشلب..
دیگری شهید جهاد مغنیه..!
شهید جهاد مغنیه را یوسف الشهدا نامیدند..همه جا وصف زیباییش بود..اما کسی از حیا و چشم پاکی اش سخن نمیگفت!!
شهید دهه هفتادی باحجب و حیا..!جوانی که با نامحرم به راحتی سخن نمیگفت!
همان شهیدی که وقتی دختران و پسران جوان را در حال شوخی و حرکات سبک میدید،سرش را پایین می انداخت و چهراه ش در هم میرفت!میگفت دلم میگیرد وقتی جوانان را اینگونه میبینم!
به راستی الگویمان شهدا هستند یا همه چی فرمالیته است؟!
رفتارهایمان دو قطبی شده..
غیرت و حیا در بعضی مکان ها برایمان از نان شب واجب تر و در بعضی مکان چون مجازی دست و پاگیر است و مزاحم!
گناهی بین ما مذهبی ها و غیرمذهبی ها شکل گرفته..یک گناه بزرگ که اصلا گناه به حسابش نمی آوریم!
چت های بی دلیل و بی هدف..
رفتارهای سبک و خنده های دلبرانه..
دورهمی و گردش های غیراخلاقی..
غرق گناه شده و در باتلاق گیر افتاده ایم!
کاش بارانی از جنس باران عشق بر ما ببارد و پاکمان کند!
?اسم شهدا را در دفتر خاطرات دل ثبت کنیم..یادمان بماند حیا و غیرتشان را..
مبادا شهدا نگاهی بر ما بیاندازند و سرشان را از روی تاسف تکان دهد! ??